اصولگراي واقعي با دغلبازي ميدان را از دست ديگران خارج نميكند
مشاور پارلماني مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام عنوان كرد: انساني كه خود را اصولگرا ميداند، نميتواند با استبداد و يكسونگري و تك صدايي مقابله نكند، همانطور كه نميتواند با تهمت، ميدان را از دست ديگران خارج كند. اكثريت اصولگرايان واصلاحطلبان اصول كلي مردم سالاري ديني را باوردارند.
به گزارش ایلنا، علي عسگري درتشريح علت اختلافات بين اصلاحطلبان و اصولگرايان، گفت: اگر بخواهيم از روي انصاف و از موضع بيطرفانه دراين رابطه اظهارنظركنيم، لازم به ذكراست كه اكثريت اصولگرايان و اصلاحطلبان بر اصول كلي و غير قابل انكار همچون قانون اساسي و نظام مردم سالاري ديني همچون مشاركت مردمي و برابري حقوق اجتماعي افراد، كاركرد مثبت احزاب، قبول راي اكثريت و اينكه ميزان راي مردم است، احترام به حقوق اقليتها، توزيع عادلانه قدرت، نظارت همگاني، قانونمداري و حرمت سرمايههاي انساني نظام كه مكتب فكري امام (ره) برآن دلالت دارد، باوردارند.
تنها اشكال اصلي افراط است
وي در ادامه گفت: تنها اشكال اصلي كار به عوامل افراط در هر دو طيف سياسي مربوط ميشود كه رفتارهاي آنان نه با اصولگرايي و نه با اصلاحطلبي همخواني ندارد.
عسگري گفت: مقام معظم رهبري سالها پيش از اين در ديدار با نخبگان سياسي كشور و چهرههاي شناخته شده هر دو جريان اصولگرا و اصلاحطلب اشاره فرمودند كه راه درست اصولگرايي اصلاحطلبانه است و پايداري بر اصول، از طريق تاكيد مداوم ومستمر بر حركتهاي اصلاحي ضروري است.
اصولگرايي منهاي اصلاحطلبي، استبداد را در پي دارد
اين فعال سياسي اصولگرا ادامه داد: اصولگرايي منهاي اصلاحطلبي، استبداد را در پي دارد كه بسيارخطرناك است. ازطرف ديگر اصلاحطلبي منهاي اصولگرايي هم ولنگاري و فساد است. بر همين اساس پاسداشت اصول و ارزشها بدون حركت اصلاحي نه ممكن و نه زيبنده نظام است.
نماينده سابق مجلس خاطرنشان كرد: شرط اصلي مساله اين است كه از نظر راهبردي به انگيزهها، كنشها و واكنشها و به اهداف نظام و مردم مسلمان در اين ارتباط ،درست انديشيده شود.
وي ادامه داد: متاسفانه باندگرايي و رفيق بازي قبيلهاي در شرايط كنوني عناوين ارزشمندي چون اصلاحطلبي و اصولگرايي را كه مكمل يكديگرند به ضد آن تبديل كرده است. عدهاي درعمل به اين عناوين ارزشمند پايبندي ندارند. ما بايد درعمل معروفگستر باشيم و اصولگرايي را اصلاحطلبي به معني واقعي كلمه همان معروفگستري بدانيم و متوجه باشيم كه عدم پايبندي به آن يك منكر اجتماعي است.
مسئولان بايد پايبند شايستهسالاري اجتماعي باشند
مشاور پارلماني مركزتحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت:كلمه اصلاح در مقابل واژه فساد معنا پيدا ميكند.صالح در لغت به معناي شايسته است. شايسته سالاري اجتماعي امر مهمي است كه در موضوع مهم كشورداري مسوولان بايد به آن پايبندي داشته باشند. همانطور كه از هدفهاي مهم حكومتي علي (ع)، امنيت در همه ابعاد آن، توجه به اصول و خواستهاي انساني و اسلامي درتعيين نظام ارزشي اصلاحي محسوب ميشده است.
وي تصريح كرد: قيام امام حسين بنا به سخن صريح آن حضرت براي اصلاح بود. جامعهايي كه فاقد نقد و حركت اصلاحي باشد جامعه مردهايي است. اصولگرايي از منظر امام حسين (ع) اصلاح معروف گستري و منكر زدايي است. روي همين جهت است كه اصول گرايي بدون اصلاحطلبي شعار ظاهريي بيش نيست.
اصولگراي واقعي با دغل بازي وتهمت ميدان را ازدست ديگران خارج نميكند
اين فعال سياسي اصولگرا افزود: انساني كه خود را اصولگرا ميداند نميتواند با استبداد و يكسونگري و تكصدايي مقابله نكند. همچنانكه نميتواند با تزوير و ريا و دغلبازي و تهمت ميدان را از دست ديگران خارج كند. يك فرد اصولگرا در كنار خدا دوستي، نوع دوست و خيرخواه ديگران نيز هست. علي (ع) به مالكاشتر فرمودند كه در مقام رياست از موضع لطف و مرحمت با ديگران برخورد كن براي اينكه مردم يا برادر ديني تو هستند يا هم نوع تو. همانند گرگ درنده با مردم برخورد نكن.
وي تصريح كرد: پس اصولگرايي با اصلاحطلبي فرقي نميكند. بلكه با تكتازي و اعمال قدرت يكسويه و افراط همخواني ندارد. اصولگرايي و اصلاحطلبي يك حركت ايستا نيست و با وعدههاي دروغ و سرپيچي از وفاي به عهد سازگاري ندارد. اصولگرايي و اصلاحطلبي تنها شعار عدالت خواهي نيست، بلكه بر لوازم درست وكارآمد عدالت خواهي مسلتزم است.
عدالت سياسي از عدالت فردي بالاتر است
نماينده سابق مجلس شوراي اسلامي درادامه خاطرنشان كرد: ميدانيم كه بالاتر از عدالت فردي، عدالت سياسي و اجتماعي در امر حكومت مد نظر است. اصولگرا و يا اصلاحطلب هر دو تقدم اصول بر مسائل كم اهميت را ضروري ميدانند. اين اصول واجد خودسازي و بنده خدا بودن است. رجحان منافع ملي بر منافع جناحي است. خدا محوري در برابر تشكيلات محوري و قانون محوري است. مقابله با ريا كاري است. بهرهوري مطلوب از امكانات و سرمايههاي خدادي است. تلاش بيوقفه براي آرامش و رفاه جامعه است.
وي افزود: اصولگرايي و اصلاحطلبي واقعي، غيرت ديني، دانش و شجاعت در برابر زياده خواهي زياده خواهان است. پاسخگويي در برابر مطالبات مردم و بويژه نسل جوان است و با سركار گذاشتن همخواني ندارد.
وي ادامه داد: اين مفاهيم تلاش براي آزاديهاي مشروع است نه برخورد ابزاري با مردم و جوانان و حتي ارزشهايي به مانند حجاب. اصولگرايي در متن خود همانند اصلاحطلبي انتقادپذيري را به همراه دارد. رجوع به كارشناسان خبره ، برخورداري از مشورت و استفاده از عقل و خرد ديگران و تلاش براي صلح است.
عسگري ادامه داد: اصولگرايي و اصلاحطلبي واقعي در معنويتخواهي و نوع دوستي است. به تغيير قرآن: السابقون السابقون، اولئك المقربون. نه رابطههاي ناسالم سياسي و مديريتي كه الرابطون رابطون،اولئك مرتبطون.
اصولگرايي و هم اصلاحطلبي هردو نيازمند بازنگري جدي است
عسگري ادامه داد: لجبازي نه در اصولگرايي و نه در اصلاحطلبي راه ندارد. اصولگرايي و اصلاحطلبي براي براندازي سياسي رقيبان، شعار مناسبي نيست. هم اصولگرايي و هم اصلاحطلبي همگرايي همه دلسوزان نظام در انديشه و حرف و عمل را درپي دارد. متاسفانه عده قليلي انسانهاي غير خود ساخته با اين دو موضوع مهم و ارزشي در ميدان سياست به جهت براندازي رقيب ،سياسي بازي كردهاند.
وي ادامه داد: به نظر ميرسد هم عنوان اصولگرايي و هم اصلاحطلبي نيازمند بازنگري جدي است. اميدوارم كه نخبگان و دلسوزان نظام فرآيند مثبتي مد نظر داشته باشند و اصولگرايي و اصلاحطلبي به معني واقعي كلمه را در كشور و در افكار عمومي فرهنگسازي كنند.
راه درست اصولگرايي اصلاحطلبانه است
اين فعال سياسي اصولگرا درمورد لزوم باز تعريف اصولگرايي گفت: در يك فضاي آرام، مطلوب و مناسب براي طرح فكر و نقد اصولي فرمايش رهبر را شعار خود قرار دهند كه فرموده بودند؛ راه درست اصولگرايي اصلاحطلبانه است و بارفتارهاي نفساني و خلاف اخلاق مقابله جدي صورت گيرد و در فضاي كاملاً اخلاقي و تفاهم نشستهاي راهبردي براي همرگرايي را مبنا قرار دهند. چراكه در مقابل نظام و مردم داراي عزت و هويت اسلامي كشورمان دشمنان صف آرايي جديدي شروع كردهاند.
وي افزود: براي دشمن هم عناوين اصول گرايي و اصلاحطلبي مفهومي ندارد. آنها براي نابودي كشور، نظام و انقلاب اسلامي وهمان مكتب فكري امام، جمهوري اسلامي و مردمسالاري ديني تلاش وسيعي در ابعاد مختلف صورت ميدهند. هر فرد دلسوزي در اين دو جريان ميتواند مثبت انديشانه در يك اقدام زيبنده و كاملاً نو طرح فكر كند.
عوامل فتنه و فرصتطلب در هر دو جريان سياسي هستند
عسگري خاطرنشان كرد: موضوعي كه حايز اهميت است حضور عوامل فتنه و فرصتطلب در هر دو جريان است. به نظر ميرسد اينها نفوذيهاي دشمن هستند كه براي جدايي بيشتر تلاش ميكند نه براي دوستي. فكر ميكنيم امروز زمان مناسبي براي مرور گذشته بهعنوان يك تجربه با ارزش است. وضع موجود هم كه زياد مطلوب نيست كه بايد با نگاه به آينده و دقت درافق نظام وكشور مورد تكميل قرار گيرد.
مشاور امور پارلماني مركز حقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه گفت: همه با هم بايد با رجحان منافع ملي، فكر كنيم. در اين صورت ميدان از دست نفوذيها خارج خواهد شد، چون اصولا بعضيها نان خود را در دعوا ميپيچند و بسياري از اينها افرادي هستند كه حقشان در هر درگيريي محفوظ است.
وي تصريح كرد: كساني بودند كه خود را اصلاحطلب ميدانستند و افراطگري ميكردند و تهمت ودروغ نثار ديگران ميكردند. الان بر حسب ظاهر آنها اصولگرا هستند و همان كارها را تكرار ميكنند. من در بين اين دو جريان، معدود افرادي ديدهام كه نان را به نرخ روز ميخوردهاند و براي آنها هدف وسيله را توجيه ميكند. ديروز اصولگرا، امروز اصلاحطلب و فردا معلوم نيست ميخواهند چه بر سر نظام و روحانيت بياورند.
عوامل فتنه و تزوير در هر جريان عامل ناكامي نظام است
عسگري تصريح كرد: امروز اين افراد از صداقت مسوولين نظام حداكثر سوءاستفاده را ميكنند. در درجه اول اين دو جريان نيازمند تاسيس بانك اطلاعاتي جهت پالايش نيروهاي موجود و شناسايي چهرههاي حقيقي است. در عين حال مهم است كه چون اين تشكيلات رنگ حزبي و تشكيلاتي بخودش نگرفته، باعث شده كه در بين هر دو جريان نفوذيهايي باشند كه عمدتا به عنوان پياده نظام كشور عمل ميكنند.
وي ادامه داد: اگر دلسوزان نظام نتوانستند تاكنون نتيجه مطلوبي بگيرند، به علت عوامل فتنه و تزوير و ريا در هر دو جريان بوده است.
0 comments:
ارسال یک نظر