بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ شنبه ۲۶ آذر

مسعود بهنود

روزنامه‌نگار


روزنامه های اول هفته تهران در عنوان های اصلی خود با چاپ عکس هائی از خروج نیروهای آمریکائی از عراق آن را شکست آمریکا و پیروزی اسلامگرایان دانسته اند. گزارش هائی درباره سکه و صف های دراز جلو بانک ها، کشمکش گروه های سیاسی در مورد انتخابات آینده مجلس از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست که در عین حال به مصوبه سنای آمریکا درباره تحریم نفتی ایران هم اهمیت داده اند.

پایان اشغال عراق و پیروزی اسلامگرایان

"پایان نه سال اشغال، شکست بزرگ آمریکا" گزارش اصلی کیهان است، روزنامه جمهوری اسلامی همین گزارش را با عنوان "پرچم آمریکا در عراق پائین کشیده شد" منعکس کرده و حمایت نوشته "جغذ شوم اشغالگری از بام عراق پر کشید" و قدس از "نمایش اقتدار ایران در تنگه هرمز" خبر داده است.

کیهان که تیتر صفحه اول خود را به شکست آمریکا و پایان اشغال عراق اختصاص داده در سرمقاله خود پرسیده چرا «پانه تا» وزیر دفاع آمریکا (رئیس سابق سازمان سیا) بی سرو صدا و بدون اعلام رسمی به بغداد رفت تا در مراسم غلاف گذاری پرچم آمریکا شرکت کند؟ چرا با سرافرازی و افتخار نه؟! نه تنها مردم عراق برای فرستاده ویژه اوباما هورا نکشیدند بلکه نظامیان عراقی پس از تحویل گرفتن یکی از ۵۰۵ پایگاه نظامی تحت اشغال تفنگداران پنتاگون، پایکوبی هم کردند.

به نظر این روزنامه حاصل اشغال اعتبار سوز عراق برای آمریکا و گسیل ۱۷۰ هزار نظامی به عراق چه بود؟ روی کار آمدن دوستان اسلامگرای ایران در پارلمان و دولت عراق برای دومین بار؟! ماجرای عراق چه قدر اعتماد به نفس آمریکایی ها را پودر کرد و در بیابان های بغداد به خاک سپرد؟ این کدام اراده است که قدرت و فناوری برتر آمریکا را یکی پس از دیگری در کشورهای منطقه دفن می کند؟

سرمقاله کیهان بعدا جمله ای را به نقل از واشنگتن پست و رییس استخبارات سعودی آورده که آمریکا، عراق را در سینی طلایی به ایران هدیه کرد

کیهان بدنبال این جمله نوشته یعنی آنها این همه راه را کوبیده و آمده بودند تا پس از تحمل انبوه فلاکت ها، صدام -دشمن خبیث و جنایتکار ملت ایران- را به زیر بکشند و دستاورد نهایی را تقدیم ملت ایران کنند یا به قول جرج بوش، آمده بودند تا بعد از افغانستان و عراق، سروقت دشمنی با ملت ایران بروند؟ چی فکر می کردند و چی شد؟

اثر تحریم ها کم نیست

صادق زیباکلام در مقاله ای در شرق به تحریم های جدید آمریکا علیه ایران اشاره کرده و نوشته هیچ‌کس معتقد نیست که به واسطه اعمال چنین تحریم‌هایی ما پرچم سفید را بالا ببریم و تسلیم خواسته‌هایی شویم که علیه منافع ملی‌مان هستند اما و در عین حال، این واقعیت را هم که تحریم‌ها به اقتصاد و پیشرفت کشور لطمه‌هایی وارد کرده‌اند را نیز نباید از نظر دور بداریم. طبیعی است مسوولان اجرایی نباید در ملاءعام ابراز ضعف و نگرانی از تحریم‌ها بکنند. بلکه باید خیلی قاطع، قرص و محکم تاکید کنند که تسلیم تحریم‌ها نمی‌شویم و نخواهیم شد تا روحیه عمومی تقویت شود، اما در مباحث درون‌گروهی کارشناسی، انتظار می‌رود که مسوولان تحریم‌ها را خیلی جدی بگیرند زیرا اگر غیر از این باشد، در آن صورت جای نگرانی‌ اساسی‌ای ‌وجود دارد.

به نوشته این استاد دانشگاه تحریم‌های جدید که در آمریکا به تصویب رسیده‌اند اگرچه به تعبیری یک‌جانبه هستند و نه به شورای امنیت قرار است راه یابند و نه در دستور کار ۱+۵ یا اتحادیه اروپا یا سایر متحدان قدرتمند واشنگتن قرار بگیرند، اما تجربه تحریم‌های دیگر حکایت از آن می‌کند که بسیاری از آنها در ابتدا توسط آمریکایی‌ها مطرح یا اعمال شده‌اند و به تدریج دیگران هم به واشنگتن پیوسته‌اند.

مقاله شرق با اشاره به تهدید های مقامات ایرانی علیه غرب نوشته متاسفانه آنچه این مسوولان در نظر نمی‌گیرند آن است که مساله صرفا نخریدن نفت از ایران نیست. مساله اساسی‌تر و بحرانی‌تر موضوع حیاتی سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گازمان بوده و این دقیقا هدف تحریم‌های جدید واشنگتن است. تا همین جا هم ما در بخش نفت و گاز، صنایع پتروشیمی و بالادستی نفتی صدمات جدی دیده‌ایم، اینکه قطر موفق شده تا دوبرابر ما از حوزه نفتی گازی مشترک‌مان در خلیج‌فارس (پارس‌جنوبی). همین وضعیت می‌تواند در حوزه‌های نفتی مشترک‌مان با عراق هم پیش بیاید. شرکت‌های بزرگ نفتی غربی با تکنولوژی پیشرفته‌شان و برخورداری از توان مالی قدرتمندشان به دنبال انعقاد قرارداد با دولت عراق در سال گذشته به‌زودی بهره‌برداری از حوزه‌های مشترک میان ما و عراق را آغاز خواهند کرد. در حالی‌که ما همچنان معتقدیم که تحریم‌ها بی‌اثر بوده‌اند.

آمریکائی ها زیر خط فقر و یلدای سیاه گرانی در ایران

"۱۴۷ میلیون آمریکائی زیر خط فقر" تیتر اول رسالت است، فرهیختگان نوشته "بازار در انتظار صعود دوباره قیمت سکه"، دنیای اقتصاد از "نوسان طلا زیر ۱۶۰۰ دلار" خبر داده، "چرخ مترو در این سال‌ها چگونه چرخید؟" عنوان اصلی تهران امروز است و جهان صنعت از "الزام وزارت جهاد کشاورزی به صادرات و واردات" نوشته است.

شرق نوشته این روزها هرچند که بسیاری از مردم در‌گیر و دار شب یلدا هستند اما به نظر می‌رسد، مدیران دولتی خیلی هم به یاد ندارند که تنها چند شب به برگزاری یکی از اصیل‌ترین جشن‌های ایرانی باقی‌مانده است. معمولا مسوولان اقتصادی دولت در چنین روزهایی از برنامه‌هایی سخن می‌گویند که قرار است تا حد زیادی بار اقتصادی را از روی دوش مردم بردارد و برای آنها مصرف را ساده‌تر کنند. آنها در هنگامه جشن‌های سنتی شعارهای زیادی برای اقتصاد سر می‌دهند و از باید‌های زیادی پرده بر‌می‌دارند. هرچند که این باید‌ها همواره در حد سخن گفتن در مقابل تریبون‌های رسمی باقی مانده ولی به هر حال مدیران دولتی با برنامه‌هایی که ارایه می‌دادند، این گمان را ایجاد می‌کردند که شاید در آستانه شب یلدا قیمت‌ها تا حد زیادی به آرامش برسند.

به گزارش این روزنامه در یلدای امسال اما اگر بگوییم قیمت‌ها در حد متعادلی قرار دارند، بدون شک موجب ناخشنودی بسیاری از مخاطبان شده‌ایم. باور کنید این سیاه‌نمایی نیست، چون قیمت‌ها در فضای اقتصاد آنقدر با واقعیت‌ها سر و کار دارند که همه شهروندان از زیر و بم آن آگاه هستند. بدون شک اما باید به این شهروندان حق داد. شما در نظر بگیرید که حقوق بگیر یک دستگاه دولتی یا یک بنگاه اقتصادی خصوصی هستید. متوسط دریافتی ماهانه برای اقشار کارمند و حقوق بگیر را اگر ۶۰۰ هزار تومان در ماه در نظر بگیریم، با وجود تورم ۲۰ درصدی حتما برگزاری شب یلدا می‌تواند یک ریسک اقتصادی باشد.

شرق تاکید کرده در حال حاضر فقط کالای پسته متوسط قیمتی از ۱۵هزار تومان تا ۳۰هزار تومان دارد. وقتی آجیل‌فروشی‌های نه چندان لوکس، هر کیلو میوه خشک‌شده را با متوسط نرخی معادل ۲۸ هزار تومان تا ۳۸ هزار تومان به فروش می‌رسانند، مصرف محصولات شب یلدا با معادلات اقتصادی هماهنگ نخواهد بود. در چنین شرایطی استعفا از برگزاری مراسم شب یلدا می‌تواند بهترین گزینه باشد.

خراسان در سرمقاله خود نوشته مشخص نیست بساط عرضه سکه در بانک ها از نظر بانک مرکزی چه مزایایی دارد که بر ضررهای متعدد و غیرقابل کتمان آن برتری یافته و باعث شده است همچنان سیاست عرضه سکه بانکی به شیوه هایی که کاملا خلاف اصول اقتصادی و حتی انسانی است ادامه داشته باشد.آن چه کاملا مشهود می باشد این است که عرضه سکه در بانک ها در این روزها جوی را به وجود آورده است که نه از منظر اقتصادی قابل توجیه است و نه حتی از منظر فرهنگی و سیاسی.

این روزنامه گزارش داده فاصله قیمت سکه عرضه شده در بانک ها و بازار آزاد اگرچه از حدود ۸۰تا ۹۰ هزار تومان، در یک هفته پیش، به حدود ۵۰هزار تومان در روزهای اخیر کاهش یافته است، اما فراگیرشدن تب خرید سکه و اطلاع انواع دلالان از خرد تا کلان و از زن و مرد از سود شیرین خرید و فروش سکه بانکی باعث شده است بسیاری به دنبال سود یک روزه ۲۰۰ الی ۳۰۰هزار تومانی شب را تا به صبح در صف خرید سکه در سرمای استخوان سوز این شب ها زیر پتو به سر برند.

به نوشته خراسان شب بیداری ها به این امید است که شاید صبح روز بعد با خرید ۵عدد سکه از بانک و فروش آن در بازار آزاد سودی معادل ۲۰۰تا ۳۰۰هزار تومان (متناسب با تفاوت قیمت سکه بانکی و بازار آزاد) به جیب بزنند و افسوس این که رسانه ها گزارش می کنند و مسئولان مربوطه احتمالا تماشا می کنند و دیگر هیچ. شاید تصور نمی کنند در دنیای دیجیتال امروز خرید و فروش اینترنتی سکه بانکی ممکن باشد. شاید خبر ندارندچه صفوف متراکمی برای خرید سکه بانکی از شب قبل از عرضه تشکیل می شود. شاید خبر ندارند که دلالان با اجیرکردن افراد نیازمند و با استفاده ازکارت ملی آنان بخش عمده سود یک شبه خرید سکه را به جیب می زنند.

اما رسالت در گزارش اصلی خود نوشته نتایج تازه ترین سرشماری درآمریکا نشان می دهد نیمی از جمعیت آن کشور در خط فقر بسر می برند به گونه ای که از هر دو آمریکایی یک نفر با فقر دست و پنجه نرم می کند.

این روزنامه نوشته براساس آخرین سرشماری دفتر آمار و نفوس آمریکا بیش از ۹۷ میلیون نفر از طبقه متوسط جامعه آمریکا به دلیل بحران اقتصادی و بیکاری به طبقه کم درآمد تنزل پیدا کرده اند. بر اساس اعلام قبلی حدود ۵۰ میلیون نفر از مردم آمریکا زیر خط فقر زندگی می کنند که با اضافه شدن این آمار تعداد افراد فقیر در جامعه آمریکا به ۱۴۷ میلیون نفر رسید.حدود ۵۸ درصد از کودکان آمریکایی و ۷۳ درصد اسپانیایی تبارهای مقیم این کشور در فقر زندگی می کنند.

رسالت بدون ذکر مآخذ ادعا کرده کارشناسان مسایل اقتصادی و اجتماعی بحران اقتصادی به ویژه تورم و بیکاری را دلیل اصلی گسترش فقر در آمریکا می دانند. این را یک رکورد جدید در تاریخ آمریکا می دانند و نسبت به بیکاری گسترده در میان قشرهای مختلف آن کشور هشدار دادند.

انتخابات و گفتگوی جناح ها

"می خواهیم مجلس پنجم را تکرار کنیم" به نقل از کواکبیان نماینده اصلاح طلب فعلی مجلس تیتر اصلی مردم سالاریاست و خراسان از زبان همین نماینده نوشته "مطمئن هستم قرار نیست از نظر سیاسی کسی را در انتخابات رد کنند".

احمد شیرزاد در مقاله ای در آرمان نوشته یک عده اصولگرایان مدام بر طبل اینکه اصلاح طلبان پایگاه ندارند و نیامدن آنها تاثیری در میزان مشارکت مردم ندارد میکوبند و از طرف دیگر عده ای خواستار حضور اصلاح طلبان هستند و اعتقاد دارند که در مشارکت مردم موثرند. فکر میکنم نوعی اضطراب در جبهه اصولگرایی نسبت به انتخابات مجلس وجود دارد که هرازچندگاهی به نوعی خود را نشان میدهد اما گاهی برخی دوست دارند از موضع بالا سخن بگویند ولی واقعیت جامعه با آنچه صرفا در جناح اصولگرایی میگذرد، تطابق کامل ندارد.

به نوشته این نماینده سابق مجلس روال معمول در همه جای دنیا این است که وقتی حزب، گروه یا گرایشی نتواند مطابق وعده های خود عمل کند راه را برای گرایشهای دیگر باز میکند اما ظاهرا این مساله چندان در اردوگاه اصولگرایی رصد نشده است و طبیعی است که گاهی در دوگانگی و تناقض در تحلیل گرفتار میشوند. البته دغدغه اصولگرایان دغدغه کل جامعه نیست. به نظر میرسد تاکتیکی که آنها در دست دارند این است که اصلاح طلبان شرکت کنند یا نکنند.

خلاصه مقاله آرمان این است که مشارکت همه جناحهای موجود در کشور میتواند زمینه انتخابات حداکثری را فراهم آورد و هرگونه عملی از سوی هر گروه و جناحی که در این مسیر موانع ایجاد کند قطعا منافع گروهی و جناحی را بر منافع ملی و نظام ترجیح داده که این زیبنده هیچ گروه و تشکلی نیست لذا نباید برای رفع مشکلات خود حریف را سیبل کرد. باید با مردم صادقانه مسائل را گفت و در یک فضای همدلی اجازه تشخیص را به آنان واگذار کرد تا تمایل و گرایش خود را به هر گروه، جناح یا شخصی در انتخابات بروز دهند.

شیر در تهران چه می کند؟

محمد حسین روان بخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته پیدا شدن شیر در خیابانهای تهران امرعجیبی است که این روزها خیلی ها درباره آن صحبت می کنند. حتما توجه دارید که منظور از شیر و پیدا شدن آن ، شیر خوراکی نیست چرا که به لطف و همت مسئولین این روزها تا دلتان بخواهد شیر در فروشگاه های تهران زیاد است ولی آنقدر قیمت آن گران است که چندان مشتری ندارد! ، منظور ما پیدا شدن دو قلاده شیر وحشی در دو نوبت در خیابان های شمال شرق تهران در هفته گذشته است که معلوم نیست از کجا آمده اند و آمدنشان بهر چه بود؟!

طنزنویس مردم سالاری با اشاره به فرار چند کرس نوشته یکی توضیح دهد که آیا واقعا اینها حیواناتی است که بعضی شهروندان تهرانی در خانه هایشان نگهداری می کنند ؟ می دانید که هر بچه شیر روزانه حداقل شش هفت کیلو گوشت کیلویی ۱۷ هزار تومان می خورد و به این ترتیب یارانه یک ماه هر شهروند محترم فقط غذای نصف روز این حیوان است! در این صورت چرا این حیوانات بیچاره در حال فرار از خانه های خود هستند و در سطح شهر رها شده اند؟آیا امید دارند که بیشتر از این از یارانه های دولتی سود ببرند؟

به نوشته این مقاله آیا این حیوانات بی زبان نمی دانند که هوای آلوده تهران سالانه چه تعداد از شهروندان تهرانی را می کشد ولی هیچ مسوولی به روی مبارک هم نمی آورد؟! در این وضعیت چرا این حیوانات به طور غریزی راهی کوه و بیابان نمی شوند ؟ آنها که مثل ما آدمها پایشان در این شهر بسته نشده و به مسئولان محترم امید ندارند!نکند آنها هم بر اثر معاشرت با آدمها، آدم شده اند وگرفتار این معضلات هستند

تهاجم فرهنگی با بستنی

روزنامه جمهوری اسلامی خبر داده که بستنی هم، ابزاری برای ترویج بی‌بند و باری شد! به نوشته این روزنامه یک نوع بستنی فراوان شده که روی پوشش آن، عکسی از یک مرد و زن درحالی که دست‌های زن بی‌حجاب دور گردن مرد گره خورده است، به چشم می‌خورد. این روزنامه اظهار امیدواری کرده مسئولان مربوطه با این نوع جدید از تهاجم فرهنگی برخورد مناسبی داشته باشند.

0 comments:

ارسال یک نظر