سخنی با عیسای در اعتصاب/ مریم شربتدار قدس

مریم شربتدار قدس
کبوتران حرم امام رضا (ع) در سالروز میلاد مبارکش در حالی آزادانه بر گنبد طلای ایشان می چرخند که پرندگانی بال و پر بسته در قفس هایی از جنس ستم، به پرواز و رهایی می اندیشند.

امروز آن آهوی رمیده از صید که با ضمانتی از چنگال صیاد رست، در حالی شاد است که آهوانی خسته از ستم در دام هایی آهنین گرفتارند.

اینک غربت "غریب الغرباء" را قلب هایی زخم خورده از کین و غضب ، به خوبی می فهمند و حس می کنند که خود، غریبانه و مظلومانه در بند شدند و محکوم احکامی ناعادلانه. و امروز باز هم اعتصاب غذای اسیرانی در بند و گرفتار، شادی را بر ما حرام کرد.

خدایا، به کجا رسیده ایم و به سوی کدام ناکجاآباد روانیم که در نظامی با نام مقدس جمهوری اسلامی، افرادی بی پناه، چارۀ درد و تنها راه را در درد عظیم ترِ امتناع از خوردن می بینند؟

حال در این روز عزیز، از تو می پرسم برادرم، تو که نامت یادآور مسیح است و ایمان و پایداری ات ستودنی، با تو چه کردند در آن خوفکدۀ رجائی شهر که هر بار پیامت با اعتصاب ارسال می گردد و تاریخ را شرمندۀ ماندگاریت می سازد؟

روزه ات را افطار کن برادر، که وجودت برکت این سرزمین است و حضورت نیاز آدمیت. اعتصابت را بشکن تا آنان که دنیا را نه گذرگاه، که قرارگاه پنداشته اند بشکنند و آنها که هنوز کورسوئی از چراغ ایمان در دلهاشان مانده، به انسانیت و عقلانیت بازگردند.

برادر غریبم، تو را به غربت امام رضا(ع) سوگند می دهم دست از اعتصاب غذا بردار که حتی ظالمین نیز می دانند که دربند کردن بی گناهانی چون تو نه تنها بر قدرت آنها نمی فزاید که عذابشان را ابدی می سازد.

روزه ات را همین حالا افطار کن که بانگ اذان را نیازی به روشنائی روز نبوده و روزه را با اذان شبانگاهی افطار می کنند.

برادرم، به سلامت خود بیندیش و یقین بدار روزگاری نه چندان دور، آن زندان لعنتی که ای کاش نام پاک رجائی را با خود نداشت، میزبان کسانی خواهد بود که امروز مفسدان و اختلاس گران را رها کرده و اندیشمندان را ناجوانمردانه به محاکمه کشیده و دلسوزان را در سرای جنایتکاران و قاتلین، سکنی می دهند که این همان وعدۀ الهی است : " وَ سَیَعلَمُوا الَّذینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ"

0 comments:

ارسال یک نظر